به گزارش مشرق، «حسن رضایی» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
رئیس جمهور در سخنان اخیر خود در جمع مدیران دستگاههای اجرایی، خواستار توقف بحثها پیرامون خوب یا بد بودن برجام شده است. اینکه در شرایط کنونی، همه و همه باید برای مقابله با معضلات به دولت کمک کنند، حرف جدیدی نیست و ما پیش از این نیز بر این امر تاکید داشتهایم. چنین امری اما اگر به معنای تعطیلی گفتوگو و مباحثه پیرامون تجربه برجام در سطح جامعه باشد، ابداً پذیرفتنی نیست. خردادماه گذشته در همین جا نوشتم: «منتقدان میفهمند امروز باید بیش از هر زمان دیگری در کنار دولت باشند و با وجود تمام انتقادات، یک خنده جناب ظریف را به تمام دنیای آمریکا، روسیه، چین و اروپاییها نمیدهند؛ این اما بدان معنی نیست که جناب ظریف و همکارانش مجاز هستند تا باز هم بدون تامین شروط مشخص رهبری - به عنوان راوی صادق تجربه تاریخی ملت ایران- یک توافق نافرجام دیگر را این بار با اروپاییها منعقد کنند».
حالا جناب ظریف اما در جمع نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، تاکید بر تداوم برجام با اروپا - نجات برجام - را تصمیم قطعی نظام خوانده است! یادمان نرفته علی لاریجانی و برخی دوستانش در مجلس نهم نیز در جلسه تصویب برجام، به نمایندگان گفته بودند رهبری موافق تصویب برجامند. امری که عصر همان روز معلوم شد چه حرف گزافی بوده است! ظریف در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: «دوستان دلواپس، از گذشته به این حرف من ایراد گرفتهاند که من گفتهام که فقط قدرت نظامی برای یک کشور کافی نیست، قدرت نظامی امر مهمی است اما تنها قدرت نظامی نیست و من همچنان بر این سخن خود تاکید دارم.» منظور ظریف این است که به نظر او، قدرت اقتصادی هم یکی از مهمترین مولفههای قدرت ملی محسوب میشود و در تمام ۵ سال گذشته، تلاش او و همکارانش، در جهت تقویت این مولفه کمتر شناخته شده(!) قدرت ملی بوده است. ظریف البته تمایل چندانی به تشریح نتایج نهایی تلاش خود و همکارانش – که طبیعتا باید تصدیقکننده درستی این راه ۵ ساله باشد- ندارد!
نقطه ثقل سخنان ظریف اما جایی دیگر است. وزیر محترم امور خارجه میگوید: «ناموفق شدن برجام برای ما خیلی خطرناک است!» منباب مقایسه، بد نیست یادآور شویم جناب ظریف پیش از انعقاد برجام و در توجیه لزوم سازش با کدخدا هم گفته بود: «آمریکا با یک بمب میتواند تمام سیستم نظامی ما را نابود کند!» باز خوب است یادآوری کنیم ظریف در حالی در جایگاه سرباز خط مقدم نظام، جامعه را اینقدر از نابودی برجام - برجامی که در واقع دیگر وجود واقعی ندارد - میترساند که طبق برآورد کارشناسان اقتصادی موافق و مخالف دولت، تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران، در بیشترین حالت ۱۵ تا۲۰ درصد است. برخی دیگر این رقم را تا ۵ درصد هم کاهش دادهاند. سوال این است: وقتی دولت هنوز بعد از ۵ سال، اینچنین حقایق را وارونه جلوه میدهد، چگونه میتوان به او کمک کرد و برایش هورا کشید؟!
کمک کردن به دولت، چیزی غیر از امید دادن به مردم میتواند باشد؟! امید واقعی البته و نه امید موهوم! چندی پیش همین جا نوشتم که دولت جناب روحانی، به غلط ضریب تاثیر تحریمها بر زندگی روزمره مردم را بالا برده و جامعه را نسبت به آن، شرطی کرده است؛ وضعیتی که از آن با نام «سندروم زندگی تحریمی» نام بردم و در ادامه نوشتم: «راه رهایی از «سندروم زندگی تحریمی» در شرایط کنونی جز این نیست که دولت، سرانجام وزن واقعی تحریمها را به مردم بگوید و مهمتر اینکه عملاً نشان دهد همچنان که برجام، چنان رونقی ایجاد نکرد تا کذا!
نابودی برجام هم چنان مصیبتی ایجاد نمیکند که واویلا!» دولت و جناب ظریف اما با اصرار بر راه اشتباه گذشته، دقیقا سرگرم بیشتر ترساندن مردم و بازار از شرایط پیش رو در آینده هستند. سوال اینکه: وقتی سرباز خط مقدم، چنین مردم را از آینده میترساند، توقع آرامش روانی مردم و بازار، معقول است؟! و اساساً شدنی است؟
ما به دشنام، توهین و شکایت از سوی مقامات دولتی عادت کردهایم. در تمام این سالها و زیر شدیدترین فشارهای روانی اما آنچه مصلحت کشور و مردم است را بر زبان آوردهایم. رسانههای بزککننده برجام اما در شرایط کنونی، به جای دادن امید واقعی به مردم، مشغول کاسبی سیاسی دیگری از همین جسد برجام هستند. امری که آن را با عبارتی جز «طلبکار شدن بدهکاران» نمیشود نامگذاری کرد. یکی از سایتهای اصلاحطلب در همین زمینه مینویسد: «ایکاش وقتی برجام سرپا بود و به کما نرفته بود، با تدبیر بیشتری از آن مراقبت میشد تا چنین به کما نرود و جامعه را این گونه شوکزده و مضطرب نکند. دیر نیست که مخالفان برجام و آنان که میگفتند برجام برای ما چه کرده است، با چراغ گردسوز، دور بیفتند و دنبال برجام بگردند».
چنین شبهرسانههایی، یک روز میگویند دولت در مساله فروپاشی برجام، کمترین تقصیری ندارد و همه چیز به گردن دیوانهای به نام ترامپ است، یک روز دیگر اما سعی دارند برای یافتن مقصر فروپاشی برجام هم، از بین منتقدان دولت یا کلیت نظام، یقهای برای گرفتن گیر بیاورند! همین رسانه اصلاحطلب که براستی، آگاهیبخشی- به عنوان رسالت اساسی هر رسانه-را به ابتذال کشیده، در مطلب دیگری از نویسندهای بیمایهتر مینویسد: «مخالفان روحانی تنها انتقاد میکنند و راهکاری هم برای اداره کشور ندارند. امید آنها این است که فشارهای امروز ترامپ آنها را به قدرت بازگرداند».
آنها روزی دیگر با زیر پا گذاشتن ادعای دیوانگی ترامپ، میگویند: «این اتفاق- خروج آمریکا از برجام - ادعاهای اصولگرایان درباره برجام را زیر سوال برد، زیرا نشان داد برجام به سود ایران است و آمریکای ترامپ نیز آن را به ضرر خود میداند»!
چنانکه پیداست، در نظر اصلاحطلبان، اولا دولت مقصر وضع فعلی اقتصاد نیست و همه چیز به ترامپ برمیگردد، ثانیا بهترین حالتی که اقتصاد میتوانست داشته باشد، همین است که این روزها میبینیم! و ثالثا دلیل معضلات کنونی اقتصاد با وجود دولتی چنین خوب(!) تنها این است که کسانی نگذاشتهاند پیش از به کما رفتن برجام، خوب از آن مراقبت شود. داشتن چنین قدرتی در فرافکنی، واقعا نوبر است. معضلات اقتصادی کشور اما با فرافکنی و دادن آدرس غلط تازهای به افکار عمومی حل نخواهد شد. مقامات دولتی خوب است حالا پس از ۵ سال، اگر غلط بودن مسیرشان را باور ندارند، حداقل اینقدر مردم را نترسانند!